اگر به زبان ساده بخواهیم بگوییم؛ موعظه تشریحی یعنی موعظهای کتاب مقدسی. این موعظه ریشه در کلام خدا دارد. موعظه از کلام آغاز میشود، و در ادامه از کلام خروج نمیکند و آیات دیگر در کتاب مقدس، آیه موردنظر موعظه را حمایت و تأیید میکنند. واعظ در اصل بلندگوی کلام خداست. او هیچچیز دیگری جز کلام خدا ندارد که بگوید. موعظۀ واعظ از سه چیز تشکیل شده:
- او کلام را میخواند.
- کلام را تشریح میکند.
- و کلام را در زندگی کاربردی به کار میبرد.
اول: خواندن کلام
در هنگام خواندن کلام میبایست معنای آن را باز بکند. برای این کار باید ادبیات کتاب مقدس را شناخته باشد، موضوع را و هدف تکست را درک کرده باشد، فرهنگ و موضوع و بستر تاریخی را باید بشناسد. باید بلد باشد آیات را مقایسه بکند. برای این کار باید تمام کلام خدا را مطالعه کرده باشد و شناخته باشد (بهصورت کلی).
دوم: تشریح کلام
در هنگام تشریح باید دکترین را شناخته باشیم. کاری که الهیات دان انجام میدهد. اگر شما الهیات را بهصورت مستمر مطالعه نمیکنید؛ بنابراین شما (موعظه تشریحی را انجام نمیدهید). بدتر از آن حتی شما واعظ نیستید. شما فقط حراف و زیادهگویی بیش نیستید. هر آیه در دل خودش الهیاتی را نهفته دارد و شما باید توضیح بدهید که آیه موردنظر درباره خداوند و در بارهٔ مسیح چه میگوید. دربارۀ روحالقدس، دربارۀ شیطان، دربارۀ انسان، گناه، نجات، کلیسا و دربارۀ زمانهای آخر.
سوم: کاربرد کلام
در این بخش شما باید توضیح بدهید که این آیات چه ارتباطی به ما دارد. شما توضیح میدهید که شنونده چه مسئولیتی در قبال این کلام دارد؛ بنابراین هم واعظ و هم شنونده باید هم تأدیب و هم تشویق بشوند. این کلام است که شمشیر دو لبه است و میتواند هر دو را یعنی واعظ و شنونده را تأدیب و تشویق کند. واعظ همزمان تخریب میکند و همزمان بنا میکند. هر دو لازم است.
در موضوع کاربرد کلام در موعظه، ما به ترغیبکردن، به جدیگرفتن فراخواندگی، و انجام ارادۀ خدا میپردازیم. ما تأدیب میکنیم، اصلاح میکنیم و آرام میکنیم و تمام اینها را در محبت و جدیت انجام میدهیم. غیر از این موعظهای در کار نخواهد بود.
موعظۀ تشریحی خواندن یک مقالۀ الهیاتی یا سمینار نیست. اینها چیز خوبی هستند. اما جایشان بر پشت منبر موعظه نیست. شما واعظ هستید و باید موعظه بکنید. باید کلام را عنوان کنید، باید بگویید که آیۀ موردنظر چه درسی میدهد و چه رابطهای با دنیای امروز ما دارد.
واعظین تشریحی همیشه بین دودنیا قرار دارند:
- یکدست او را بهسوی دنیای کهن کتاب مقدس میکشد. شنوندگان را به دو یا سه هزار سال پیش میبرد. مثلاً دریای جلیل را نشان میدهد. به سرزمین مصر میبردشان. به خانه لوط میروند. به کوه جلجلتا بر صلیب مسیح و در کنار قبر خالی میایستند و هدف شما این است که به شنوندگان بفهمانید که نگارندۀ آن متن در آن دنیای کهن دقیقاً چه میخواسته است بگوید. به همین دلیل دنیای کهن را نمیتوان فراموش کرد.
- دستی دیگر شما و شنوندگان را به دنیای امروز میبرد و حقیقت و هدف متن موردنظر را در دنیای امروز باز میکنید.
هیچکدام از این دودنیا را نباید فراموش کرد. برای همین واعظ تشریحی در میان این دودنیا ایستاده است.
اگر دنیای کهن را از قلم بیندازید؛ بنابراین شما از دنیای کتاب مقدس خروج میکنید و فقط در دنیای معاصر باقی میمانید. در این موقع شما دیگر واعظ نیستید. شما یک خواننده مقاله در پشت منبر هستید. یا اینکه شما فقط یک کوچینگ برای زندگی راه انداختهاید. یا یک واعظ انگیزشی خواهید شد. شما واعظ نیستید فقط پشت نقاب واعظ پنهان شدهاید.
از طرفی دیگر اگر دنیای معاصر را از قلم بیندازید، دنیایی که شنوندگان در آن دارند به موعظه شما گوش میدهند و فقط دنیای کهن کتاب مقدس را در نظر داشته باشید، مجدداً شما واعظ نیستید. شما یک خواننده مقاله یا سمینار هستید. فقط در حال انتقال یک سری اطلاعات هستید.
موعظۀ تشریحی تنها متد موعظه است که در بین دودنیا ایستاده است و هیچکدامشان را در زمان موعظه از قلم نمیاندازد.
ما انسانها از عقل، احساسات و اراده تشکیل شدهایم.
- اگر شما از عقل و تفکر به عقلها و تفکرات دیگر موعظه بکنید؛ بنابراین شما یک مقاله خوان هستید.
- اگر از قلبتان به قلبهای دیگران موعظه کنید؛ بنابراین شما تنها یک سخنران انگیزشی خواهید بود.
- اگر از اراده به اراده موعظه کنید؛ بنابراین شما یک مانیپولاتور یا دغلکار بیشتر نیستید.
موعظه تشریحی تنها جنبه از موعظه است که همزمان عقل، شعور، احساسات و اراده شنوندگان را موردتوجه قرار میدهد.
شما میگویید و شما دعوت به تفکر در حقیقت میکنید. تلاش من این است که قلبهای شما را تحریک کنم و همزمان میخواهم ارادهتان را مجذوب کلام خدا نمایم.
اگرهر یک از این سه مورد را برداریم، موعظه آنگونه که میبایستی کتاب مقدسی باشد نخواهد بود.
برای خداوند فقط مهم نیست که ما چه میگوییم. برای خداوند مهم است که ما چگونه آن چیزی را که خداوند میخواهد را بگوییم. به همین دلیل ما هیچ قدرتی نداریم تا مفاهیم تازه از کلام بسازیم. ما قدرتی نداریم در هر عصری کتاب مقدس را بهروزرسانی بکنیم. باید با کتاب مقدس در دست ایستاده و خواست خدا را در موعظه اعلام کنیم. باید در چارچوب کلام باقی بمانیم.
ما حق نداریم که نگاهی دیگر به کتاب مقدس جز آنچه خودش تعیین کرده داشته باشیم. سر کلیسا عیسی مسیح است و سر کلیسا زمانی به ما گفته است که چگونه موعظه کنیم:
تا آمدنم، خود را به قرائت و نصیحت و تعلیم بسپار.
اول تیموتائوس ۱۳:۴
یک. کلام را بخوان.
دو. آن را تشریح بکن.
سه. و آن را کاربردی به دیگران اعلام کن.
این نامش موعظه تشریحی است. نیاز به تعلیم دارد، مطالعه دارد، باید آن را آموزش دید. باید نوشت و هرچه مینویسید تفسیر کلامی است که خداوند میخواسته در آن بخش از کلام بیاید.
موعظه تشریحی به طور خلاصه:
- بر روی کلام بنا شده است.
- خداوند را جلال میدهد.
- مسیح محور است.
- سرشار از قدرت روحالقدس است.
- تفسیرش ناب و نیکو است.
- الهیاتی است.
- منطقی روشن و واضح دارد.
- هدفش ارسال مژده مسیح است.
این موعظه تشریحی است. اگر کمتر از این باشد؛ بنابراین موعظه تشریحی نیست؛ زیرا استاندارد کلام را بجا نیاورده است.
Comments