top of page

«نبرد زیر آسمان اورشلیم: تحلیل الهیاتیِ تنش ایران و اسرائیل»

  • Writer: FacetoFace Ministry
    FacetoFace Ministry
  • Jun 25
  • 6 min read

«نبرد زیر آسمان اورشلیم: تحلیل الهیاتیِ تنش ایران و اسرائیل»

جنگ ایران و اسرائیل؛ خوانشی الهیاتی و تحلیلی از منظر کتاب‌مقدس

مانی محمدی

 

مقدمهٔ


از جنگ سایه‌ها در دریای سرخ تا نبرد پهپادها بر فراز جولان، هر التهابِ تازه میان تهران و اورشلیم، معادلات ژئوپولیتیک خاورمیانه را یک پله پیچیده‌تر می‌کند. در اتاق‌های فکرِ واشنگتن و تل‌آویو، این بحران با واژگان «محور مقاومت»، «بازدارندگی هسته‌ای» و «عمق راهبردی» کالبدشکافی می‌شود؛ در رسانه‌های منطقه، گاه با صبغهٔ ایدئولوژیکِ «حمایت از فلسطین» یا «دفاع پیش‌دستانه». امّا همین رخدادها بر صفحات مجازی و منابر کلیساها نیز نقشی دیگر می‌یابند: برخی موعظه‌گران آن‌ها را نشانی از آغاز شمارش معکوس نبردی آخرالزمانی می‌شمارند، و گروهی دیگر همه‌چیز را صرفاً برآمده از منطق قدرت در نظام بین‌الملل می‌دانند.

واقعیت آن است که تنش جاری، درهم‌تنیدگیِ کم‌سابقه‌ای از لایه‌های سیاسی، فرّه دینی و استفادهٔ گزینشی از متون مقدّس را برملا کرده است: جمهوری اسلامی با زبان «امت اسلامی» سخن می‌گوید، اسرائیل بقای خویش را با مفاهیم عهد عتیق پیوند می‌زند، و بازیگران جهانی هر یک روایت رسانه‌ای خود را می‌سازند. در این میان، صدای میلیون‌ها ایرانیِ جویای آزادی و نیز صدای مسیحیانِ مهاجر یا مخفی، در غوغای شعارهای رسمی گم می‌شود.

مقالهٔ پیش رو نه‌فقط آیات یوئیل و زکریا و مکاشفه را مرور می‌کند، بلکه آن‌ها را در بسترِ نیروهای ژئوپولیتیک، تکامل دکترین‌های امنیتیِ دو طرف، و خیزش جنبش‌های مدنی منطقه بازخوانی می‌کند. خواهیم سنجید آیا جنگ کنونی واجدِ شاخصه‌های نبرد فرجامینِ (آرماگدون) کتاب‌مقدس است، یا آن‌که بیشتر بازتابی از چرخهٔ تکراریِ ترس و طمع دولت‌های سقوط‌کرده است. افزون بر این، تمایز میان «رژیم رسمی ایران» و «مردم ایران» را از منظر کتاب‌مقدس و علوم سیاسی بررسی خواهیم کرد و پرسش خواهیم نمود: آیا دشمنی رسمی با اسرائیل، الزاماً به معنای عداوت ملّی است؟

سرانجام، این نوشتار نشان خواهد داد که هیچ توازن قوّه‌ای، هرچند زیر چتر هسته‌ای، نمی‌تواند صلحی پایدار به خاورمیانه بیاورد، مگر آن‌که ملّت‌ها به آن شاهزادهٔ صلح که انبیا وعده دادند، روی آورند. دعوت می‌کنم با ذهنی باز و پرسشگر، فصل‌های بعدی را دنبال کنید؛ شاید پاسخ‌هایی بیابید که در هیاهوی تحلیل‌های صرفاً نظامی و اقتصادی، کمتر شنیده شده‌اند.

 

تمایز جنگ کنونی با نبرد نهایی کتاب‌مقدّس


کتاب‌مقدّس برای نبرد پایانی چند شاخصهٔ غیرقابل چشم‌پوشی برمی‌شمارد؛ شاخصه‌هایی که در نزاع ایران و اسرائیل دیده نمی‌شوند:


الف) گسترهٔ همگانی نبرد – «همهٔ امّت‌ها را به وادی یهوشافاط جمع خواهم کرد» (یوئیل باب ۳ آیه ۲) و «جمیع قوم‌ها را نزد اورشلیم برای جنگ جمع خواهم کرد» (زکریا باب ۱۴ آیه ۲). مکاشفه نیز از ائتلاف پادشاهان زمین بر ضد «بَرّه» سخن می‌گوید (مکاشفه باب ۱۶ آیه ۱۴؛ باب ۱۷ آیه ۱۴). نبرد آخرالزمانی، درگیرى همه‌جانبهٔ جهانی است، نه منازعهٔ دو کشور.


ب) محوریت اورشلیم و مداخلهٔ مستقیم خدا – در نبوت گُوگ و مَگوگ، خداوند خود می‌گوید: «با غیرت و آتش خشم خود تکلّم خواهم کرد» (حزقیال باب ۳۸ آیه ۱۹). زکریا تأکید می‌کند: «خداوند بیرون آمده، با آن قوم‌ها مقاتله خواهد نمود» و پای او بر کوه زیتون خواهد ایستاد (زکریا باب ۱۴ آیه ۳). درگیری فعلی، هرچند نام اورشلیم را در شعارها دارد، هنوز شاهد ظهور و داوری آشکار خدا نیست.


پ) نشانه‌های فراطبیعی و پایان مسیحایی – مکاشفه زلزله‌ای بی‌سابقه و تگرگی ویرانگر ترسیم می‌کند (مکاشفه باب ۱۶ آیات ۱۸-۲۱) و سرانجام، مسیح سوار بر اسبی سفید بازمی‌گردد (مکاشفه باب ۱۹ آیات ۱۱-۲۱). تاکنون هیچ‌کدام از این علائم در نزاع ایران و اسرائیل مشاهده نشده است.


نتیجه: جنگ کنونی هرچند که خونین باشد - با «هارمَجّدون» یا «گُوگ و مَگوگ» یکی نیست. کتاب‌مقدّس ما را به هوشیاری فرا‌می‌خوانَد، نه به چسباندن هر بحران سیاسی به نبرد پایان.



نبودِ پیروزی قطعی در نزاعِ فعلی


رساله یعقوب یادآور می‌شود که سرچشمۀ جنگ‌ها «لذت‌هایی» است که در درون انسان می‌جنگند (رساله یعقوب باب ۴ آیه ۱). پشت میزهای فرماندهی، ژنرال‌ها طرح‌های موفقیت‌آمیز می‌نویسند و سیاستمداران از «ضربۀ نهایی» سخن می‌گویند، امّا کتاب‌مقدّس می‌پرسد: انگیزۀ واقعی چیست؟ طمع برای زمین، حیثیت یا امنیتِ توأم با ترس. همین انگیزه‌های نفسانی سبب می‌شود هیچ طرف پیروزی پایدار نیابد. عیسی هشدار می‌دهد: «هر مملکتی که بر خویشتن منقسم گردد، ویران می‌شود» (انجیل متی باب ۱۲ آیه ۲۵). حتی اگر یکی از دو طرف امتیاز نظامی کسب کند، تقسیم درون—‌یعنی جدایی از خدای صلح—ویرانی عمیق‌تری برجای می‌گذارد. مادامی که هر دو ملّت به آشتی با خداوند باز نگردند، حلقۀ خشونت مانند موجی برگشت‌پذیر، دیر یا زود به ساحل خودشان ضربه می‌زند.

 

 

تمایز مردم ایران از رژیم ایران


شعار «مرگ بر اسرائیل» محصول مهندسی گفتمانِ رسمی تهران است، نه نَفَسِ کوچه و بازار. میلیون‌ها ایرانی—از دانشجو تا کاسب—در فضای مجازی، موسیقی زیرزمینی و محافل خانگی، حتّی از مواضع یهودستیزانه ابراز انزجار می‌کنند. این تمایزْ یادآور اصل کتاب‌مقدّسی تمییز میان «فرعون» و «مصر» است: یهوه فرعون ستمگر را داوری کرد، امّا در اشعیا وعده داد که «برکت من بر مصر خواهد بود» (اشعیا باب ۱۹ آیه ۲۵). مزامیر می‌فرماید: «بدانید ای قوم‌ها که یَهُوَه پادشاهی می‌کند» (کتاب مزامیر باب ۹۶ آیه ۱۰). گرچه نظام سیاسی ایران نام یَهُوَه را نمی‌شناسد، ایرانیان تشنهٔ حقیقت، در انجیل محبت و آزادی را می‌یابند—و همین تشنگی، زمینۀ بزرگ‌ترین جنبش خانگی کلیسا در خاورمیانه شده است.

 

حق دفاعِ مشروع اسرائیل و حدود آن


عهد عتیق وظیفۀ دفاع از خانه و قبیله را مشروع می‌داند: «چون دشمنی بر تو حمله کند، بر ضد او جنگ کن» (تثنیه باب ۲۰ آیه ۱). امّا همان متن، محدودیت وضع می‌کند: اسرائیل در محاصرۀ شهرْ ابتدا پیشنهاد صلح می‌دهد (تثنیه باب ۲۰ آیه ۱۰)، و هنگام جنگ درختان میوه را نباید ببُرد (تثنیه باب ۲۰ آیه ۱۹). پیام روشن است: دفاع باید متناسب و حیات‌محور باشد. عهد جدید این اصل را در سطح فردی و ملّی تعمیق می‌کند: «انتقام از آن من است» (رساله رومیان باب ۱۲ آیه ۱۹) و در‌عینِ‌حال حکومت را «خادم خدا» برای اجرای عدالت می‌نامد (رساله رومیان باب ۱۳ آیه ۴). پس اسرائیل حق جلوگیری از ویرانی خویش را دارد، امّا هر گلوله و موشک باید زیر پرتو «عدالت، رحمت و فروتنی» (کتاب میکا باب ۶ آیه ۸) وارسی شود؛ وگرنه همان عدالت الهی که دشمنانش را می‌سنجد، قوم برگزیدۀ او را نیز داوری خواهد کرد.


برگزیدگی قومی و شرط نجات شخصی


پولس رسول می‌نویسد: «همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا قاصر می‌باشند» (رساله رومیان باب ۳ آیه ۲۳). انتخاب تاریخی اسرائیل در عهد ابراهیم، عهدی ملی برای نقش خادم بود، نه بلیت نهایی نجات. در رومیان باب‌های ۹ تا ۱۱، پولس هم‌زمان سه حقیقت را نگاه می‌دارد: وفاداری خدا به وعده‌های قومی، اندوه او برای هم‌میهنان غیرمسیحی، و دعوت گسترش‌یابندۀ انجیل به امّت‌ها. هنگامی‌که اعمال رسولان اعلام می‌کند: «در هیچ‌کس دیگر نجات نیست» (کتاب اعمال رسولان باب ۴ آیه ۱۲)، خطابۀ او دروازه‌ای به روی هر ایرانی، یهودی یا یونانی می‌گشاید؛ درعین‌حال، هرکه از این دروازه بگذرد باید از صلیب عبور کند، نه از قومیت یا شجره‌نامه.

 

سیمای جنگ آخرالزمانی و دخالت مستقیم خدا


انبیا تصویری یگانه از پایان دنیا ارائه می‌کنند: صحنه‌ای جهانی که خداوند شخصاً می‌جنگد و فرجام تاریخ را از ستیز انسان به داوری الهی منتقل می‌کند. «خداوند بیرون آمده، با آن امّت‌ها مقاتله خواهد نمود» (زکریا باب ۱۴ آیه ۳). یوئیل می‌افزاید: «امّت‌ها را برانگیزید… زیرا خداوند در وادی یهوشافاط خواهد نشست تا تمام قوم‌ها را داوری نماید» (یوئیل باب ۳ آیه ۱۲). آن‌جا، بازماندگان اسرائیل «بر کسی که او را طعن زدند» نظر خواهند کرد (زکریا باب ۱۲ آیه ۱۰) و ملّت‌ها «بره» را یا می‌پرستند یا با او می‌ستیزند (مکاشفه باب ۱۹ آیه ۱۹). جنگ نهایی بیش از آن‌که منازعهٔ دیپلماتیک باشد، لحظۀ برهنه‌شدن تمام نظام‌های زمینی در برابر جلال خداست.


بیداری روحانی درون ایران


پیش از نتیجه‌گیری، باید به پدیده‌ای کمتر دیده‌شده امّا بسیار مهم اشاره کنیم: در خود ایران، بیداری روحانی آرامی در حال شکل‌گیری است. هزاران زن و مرد که از ایدئولوژی‌های حاکم سرخورده‌اند و امیدی استوار ندارند، از طریق شبکه‌های اجتماعی و کانال‌های ماهواره‌ای برای نخستین بار بشارت انجیل را می‌شنوند. خادمین و واعظانی که خارج از مرزها خدمت می‌کنند، هر روز پیام نجات را به فارسی اعلام کرده، مؤمنان تازه را تعلیم داده و گروه‌های خانگی تشکیل می‌دهند. کلیساهای خانگی زیرزمینی بدین‌سان با سرعتی کم‌نظیر در حال رشدند و نشان می‌دهند هیچ مرزی قادر نیست صدای کلام خدا را خاموش کند آنگاه که «تشنگانْ آب حیات را می‌جویند» (رجوع شود به عاموس ۸‏:۱۱).


مأموریت عظیم و حدّ زمان

این واقعیّت ما را به مأموریت عظیم مسیح بازمی‌گرداند: «پس بروید و همهٔ امّت‌ها را شاگرد سازید…» (متیٰ ۲۸‏:۱۸‏-‏۲۰). تحقق همین مأموریتْ ضرب‌آهنگ عصر آخر را تعیین می‌کند. در مکاشفه می‌خوانیم فرشته‌ای «انجیل جاودانی» داشت تا به هر قبیله و قوم و زبان و ملّت بشارت دهد (مکاشفه ۱۴‏:۶) و پایان آنگاه خواهد آمد که آخرین نفر مژده را بشنود (مطابق مرقس ۱۳‏:۱۰). بنابراین وظیفهٔ نخست ما نه تعیین تاریخ‌ها، بلکه رساندن پیام نجات به گوش همه است.

 

نتیجه‌گیری


عیسی می‌فرماید: «از جنگ‌ها و اخبار جنگ‌ها خواهید شنید… اینها ابتدای دردهاست» (انجیل متی باب ۲۴ آیات ۶-۸). درگیری امروز ایران و اسرائیل—هرچند نشانه‌ای از لرزش‌های عصر آخر—خودِ پایان نیست. کتاب‌مقدّس هشدار می‌دهد از «نبوت‌های بی‌اساس» بپرهیزیم و دل خود را در ترس یا هیجان کاذب مبنی بر تعیینِ ساعت آخر مشغول نکنیم (دوم تسالونیکیان باب ۲ آیات ۱-۳). این تنش آینه‌ای است که گناه بشر و نیاز عاجل هر دو ملت—و تمامی ملت‌ها—را به مصالحه با خالق آشکار می‌کند. مردم ایران دشمن حقیقی اسرائیل نیستند؛ اسرائیل نیز بی‌ایمان به مسیح از داوری معاف نیست. صلح پایدار فقط در سایهٔ صلیب و رستاخیز عیسی مسیح ممکن است؛ زیرا تنها اوست که دیوارهای جدایی را فرو می‌ریزد و صلح حقیقی می‌آفریند (افسسیان باب ۲ آیات ۱۳-۱۶). بنابراین به جای پیش‌گویی‌های شتاب‌زده، با دعا و بشارت، نور انجیل را در دل ایرانی و اسرائیلی برافروزیم تا روزی صدای شاهزادهٔ صلح عیسی مسیح خداوند، فراتر از هیاهوی جنگ، در خاورمیانه و سراسر جهان طنین‌انداز شود.

 

 
 
 

Comments


facebook.png
twitter.png
mail.png
whatsapp.png
telegram.png
bottom of page