هزاره باوری یا دیسپنسیالیسم چه می گوید؟
در علم خداشناسی، دیسپِنسِیشِن به مدیریت الهی قسمتی از زمان گفته می شود؛ هر دیسپِنسِیشِن یک دوره تعیین شده الهی است. دیسپِنسِیشِنالیسِم یک سیستم خداشناسی (تئولوژی) است که این دوره ها را، دوره های تعیین شده توسط خدا برای نظم بخشیدن به امور جهان می داند. دیسپِنسِیشِنالیسِم دو مشخصه اصلی دارد:
۱. تفسیر دقیق کلام خدا، بخصوص پیشگویی های کتاب مقدس.
۲. فرق بین اسرائیل و کلیسا در برنامه خدا برای بشر.
دیسپِنسِیشِنالیسِم به تفسیر دقیق کلام خدا به عنوان بهترین روش تفسیری اعتقاد دارد، یعنی به هر کلمه ای همان معنی را نسبت می دهند که در استفاده روزمره بکار می رود. سمبلها، تمثیلها و تشابهات در این نوع تفسیر مجاز است. می گویند که حتی سمبل ها و استعاره ها دارای یک معنی و مفهوم دقیق هستند. به عنوان مثال، کتاب مقدس در مکاشفه فصل ۲۰ از یک دوره "هزار ساله" صحبت می کند، دیسپِنسِیشِنالیست ها آن را دقیقا "یک دوره به مدت زمان هزار سال" (دوره پادشاهی) تفسیر می کنند، مگر اینکه دلیل محکمی برای تفسیری متفاوت داشته باشند.
کتاب مقدس به هفت دوره تقسیم شده است:
یک) بیگناهی (پیدایش فصل ۱ آیه ۱ تا فصل ۳ آیه ۷)،
دو) وجدان (پیدایش فصل ۳ آیه ۸ تا فصل ۸ آیه ۲۲)،
سه) حکومت انسان (پیدایش فصل ۹ آیه ۱ تا فصل ۱۱ آیه ۳۲)،
چهار) وعده (پیدایش فصل ۱۲ آیه ۱ تا خروج فصل ۱۹ آیه ۲۵)،
پنج) شریعت (خروج فصل ۲۰ آیه ۱ تا اعمال رسولان فصل ۲ آیه ۴)،
شش) لطف (اعمال رسولان فصل ۲ آیه ۴ تا مکاشفه فصل ۲۰ آیه ۳)،
هفت) و سلطنت هزارساله (مکاشفه فصل ۲۰ آیه های ۴ تا ۶).
این دوران ها راه های رسیدن به نجات نیستند، بلکه چگونگی ارتباط خدا به انسان هستند. هر دوره شامل یک الگوی قابل تشخیصی است که نشان دهنده پرداختن خدا به مردم آن دوره است. آن الگوی به این ترتیب است:
- یک مسئولیت،
- یک ناکامی،
- داوری،
- و حرکت به جلو بر اساس فیض خدا.
دیسپِنسِیشِنالیسِم، بعنوان یک سیستم، بازگشت دوباره مسیح را قبل از سلطنت هزار ساله و معمولا ربوده شدن را قبل از دوره عذاب سخت تفسیر می کند. بطور خلاصه، دیسپِنسِیشِنالیسِم یک سیستم خداشناسی است که روی تفسیر دقیق پیشگویی های کتاب مقدس تاکید می کند، تمایز واضحی بین قوم اسرائیل و کلیسا را ارائه می دهد، و کتاب مقدس را به دوره های مختلف یا مدیریت های مختلف تقسیم می کند.
- منبع تکست گات کوسشن
Komentarze