چرا جان از مسائل سیاسی و سیاست دوری میکند؟
جان مک آرتور هرگز از مسائل سیاسی اجتناب نمیکند. او به وضوح صحبت کرده که کتابمقدس پیرامون برخی از سیاسیترین مسائل روز نظیر سقط جنین، جنگ، حکومت، همجنسگرایی، نقشهای زنان و غیره چه دیدگاهی دارد. آیا تا به حال مصاحبههای او را در شبکۀ سی ان ان با لری کینگ دیدهاید؟ جان هرگز از موضوعات سیاسی غلط طفره نرفته؛ همیشه دربارۀ حقیقت کتابمقدسی به وضوح صحبت کرده؛ برای او مهم نبوده که صحبتش مورد تایید مردم هست یا نه، یا شرایط و زمینه «مناسب» بوده، یا سخنانش به جا بوده یا نه.
به هر روی، درست است که جان خود را درگیر سیاست نمیکند، حداقل در مقایسه با برخی از اونجلیکالهای امروزی چنین است. او در خدمت خود به دو چیز متعهد است: حکمی که کلیسا از مسیح دریافت کرده (متی ۱۸:۲۸-۲۰) و اولویتی که خدا به او بهعنوان شبان یا معلم داده است (افسسیان ۱۱:۴-۱۶). از آنجایی که خدا کلیسای خود را بر زمین گذاشت تا شاگردسازی کنند (نه اینکه دموکرات یا جمهوریخواه تربیت کنند!)، جان معتقد است که موعظۀ کلام خدا بهترین چیزی است که یک شبان میتواند وقت، توان و تأثیرش را صرف کند. اعلان انجیل، قدرت خدا را برای معجزۀ تولد تازه آزاد میکند.
جان در کنار تعهدش به اولویتهای شبانی، در مورد دخالتش در امور سیاسی بهعنوان شبان، یک سری استثنائات قائل میشود.
نخست اینکه، مداخلۀ سیاسی وقت و انرژی شبان را که بایستی صرف شبانی گلۀ خدا شود، به خود جذب میکند. زندگی کوتاه است- فقط از هفتهها، روزها و ساعتهای بسیار تشکیل شده- و شبان باید تلاش کند تا وقت را دریابد (مزمور ۱۲:۹۰؛ افسسیان ۱۶:۵). او ناظر یا مباشری است که از سوی ارباب انتخاب شده تا حقیقتش را به اجرا بگذارد و در خصوص کلیسا بایستی به خداوند پاسخگو باشد؛ مداخلۀ سیاسی گسترده، نوعی حواسپرتی تلقی میشود (اول قرنتیان ۱۲:۳-۱۵؛ ۱:۴-۵). در واقع، اگر او سعی کند در سیاست مفید واقع شود، نمیتواند بهخوبی شبانی کند. هیچ کس نمیتواند دو ارباب را همزمان خدمت کند.
دوم اینکه، مداخلۀ سیاسی موثر مستلزم داشتن یک همرزم است که هدف یا جنبش مشترکی را ترویج داده یا در برابر دشمن مشترک مقاومت کند. وقتی گروههای مختلف و ناهمگن در مورد مسائلی نظیر سقط جنین، موضع یکسانی به خود میگیرند، از نظر سیاسی به نفع آنهاست که در یک صف قرار گرفته و برای تأثیر بیشتر، همصدا شوند. روحیۀ همرزم بودن با آنچه کتابمقدس از شبان انتظار دارد، مغایرت دارد. زیرا بر طبق کلام، شبان باید به کتابمقدس تعهدی پایدار داشته باشد (تیتوس ۹:۱). چنین افرادی جنبشهای مذهبی مشترک را بر هم میزنند، بهخصوص در میان کسانی که مرتد هستند یا نسبت به انجیل بیتفاوتند.
سوم اینکه، تغییرات سیاسی در بهترین حالت، موقت و سطحی میباشند. اصلاحات یک نسل یا حکومت به سرعت با اصلاحات نسل بعدی خنثی میشود. وقتی شبان بیشتر وقت خود را صرف این میکند که افراد کلیسایش را مدافع یک جنبش سیاسی خاص کند، توجه خود و آنها را به اموری بیهوده میگرداند، مثل جابجا کردن شنها، تغییر مسیر بادها و جزر و مد جدیدترین گرایشهای سیاسی. اما انجیل عیسی مسیح سنگ بستر حقیقتی تغییرناپذیر است و راه نجات ابدی را نشان میدهد. این همان چیزی است که همۀ افراد باید بر آن متمرکز شوند، یعنی هم شبان و هم جماعت.
چهارم اینکه، مداخلۀ سیاسی میتواند پیام کلیسا را بهراحتی دچار ابهام کند. بسیاری از بیایمانان بهخاطر شهادت کلیسای مرئی، کاملاً سردرگم شدهاند. آنها میتوانند به راحتی فکر کنند که جنبش مسیح در مورد تصویب قانون محافظهکار یا پشتیبانی از جنبشهای اجتماعی است که البته نمیتوان از آنها خرده گرفت. پیام کلیسا این است که گناهکاران میتوانند با خدای قدوس آشتی کنند (دوم قرنتیان ۲۰:۵-۲۱). خدا پسر محبوب خود را فرستاد تا افراد شکسته، محکوم و کسانی را که بهلحاظ روحانی مردهاند، آزاد سازد، دشمنانش را به دوستانش تبدیل کند، افراد زمخت و مطرود را به فرزندی پذیرفته، محبتشان کند و ایشان را در ملکوتش بپذیرد. مداخلۀ سیاسی این پیام واضح و دلپذیر را تضعیف کرده و مغشوش میگرداند.
پنجم اینکه، مداخلۀ سیاسی اغلب مأموریت کلیسا را به زمینِ دشمن تبدیل میکند. مبارزات سیاسی این موضوع را کاملاً روشن میگرداند. هر جبهه حتی اگر با نیت درست وارد شود، با سلاح دنیوی این عصر میجنگد و از جبهۀ مقابل دیو میسازد و در این زمینه، از تندترین (و گاهی پستترین) کلمات استفاده میکند. این حکمی نیست که کلیسا دریافت کرده باشد. در عوض، «سخنان شما همیشه پر از فیض و سنجیده باشد، تا بدانید هر کس را چگونه پاسخ دهید.» افرادی که در این زمینه فعالیت میکنند، ممکن است بدترین گناهکاران باشد- حتی از نوع فعالین- اما شما سابقاً اینطور بودید. با این وجود، خدا شما را در نام خداوند عیسی مسیح و روح خدا، طاهر ساخت، تقدیس کرد و عادل شمرد (اول قرنتیان ۹:۶-۱۱). شاید مردمان دنیا دشمن خدا باشند، درست همانطور که شما بودید (افسسیان ۱:۲-۳)، اما باید با خدا آشتی کنند، درست همانطور که شما با او آشتی کردید (افسسیان ۴:۲-۱۰). دنیا میدان مأموریت ماست.
ما نمیگوییم که مداخلۀ شخص مسیحی در سیاست اشتباه است. مسیحیان در کشورهای دموکراتیک فرصت رأی دادن دارند و بسیاری از مسیحیان خداترس در سراسر دنیا وجود دارند که خدا آنان را در مشاغل سیاسی فراخوانده است. اما اشتباه است اگر کلیساها و شبانان حکم مسیح در متی ۱۸:۲۸-۲۰ را فراموش کرده و از کار تمام وقت شاگردسازی منحرف شوند. جان مک آرتور به همراه بسیاری از شبانان وفادار، این حکم را بسیار جدی میگیرند.
لینک مقاله به زبان اصلی
Comments