top of page
Writer's pictureدکتر آلکسی پروکپنکو

رومیان ۱۱:۹-۱۶ آیا این متن درباره برگزیدگیِ فردی برای نجات سخن می گوید؟



رومیان ۱۶-۱۱:۹

آیا این متن درباره برگزیدگیِ فردی برای نجات سخن می گوید؟

شبان آلکس پروکوپینکو

«امّا پیش از آنکه آنها به دنیا بیایند، و یا عملی خوب یا بد انجام دهند - برای اینکه مقصود خدا در گزینش استوار بماند، نه از راه اعمال، بلکه به واسطۀ او که انسان را فرا می‌خوانَد - ۱۲به رِبِکا گفته شد که «بزرگتر کوچکتر را خدمت خواهد کرد.» ۱۳چنانکه نوشته شده است: «یعقوب را دوست داشتم، امّا از عیسو نفرت کردم». ۱۴پس چه گوییم؟ آیا خدا بی‌انصاف است؟ هرگز! ۱۵زیرا به موسی می‌گوید: «رحم خواهم کرد بر هر که نسبت به او رحیم هستم؛ و شفقت خواهم کرد بر هر که نسبت به او شفقت دارم.» ۱۶بنابراین، به خواست یا تلاش انسان بستگی ندارد، بلکه به خدایی بستگی دارد که رحم می‌کند». (رومیان ۱۶-۱۱:۹)

آرمینین ها (الهیات آرمینین) معمولا قبول نمی کنند که این متن ارتباطی نسبت به گزینش شخصی برای نجات دارد. این دیدگاه که برای الهیات سیستماتیک است، برای ایشان غیرقابل قبول است و سعی می کنند به دو صورت اجتناب کنند. اولاً برخی از آنها ادعا می كنند كه این متن در مورد برگزیدگی برای نجات صحبت نمی كند بلكه در مورد انتخاب خدمتِ زمینی و برکاتِ زمینی است۱. دوماً برخی از آرمینین هامعتقدند که این متن درمورد برگزیدگی بلاشرط یعقوب و عیسو صحبت نمی کند، بلکه درمورد انتخاب قومی می باشد که از یعقوب است یعنی بنی اسرائیل بوجود می آید۲. (البته برخی از آرمینین ها هردو استدلال را به یکباره مطرح می کنند۳.)


پس، آیا رومیان ۱۱:۹-۱۶ درباره برگزیدگی بلاشرط برای نجات سخن می گوید؟

ما سعی داریم تا اثبات کنیم که

- اولاً این متن درباره گزینش برای نجات سخن می گوید،

- و دوماً منظور پولس رسول انتخاب مردم بصورت فردی می باشد و نه همه ی نسل بشر.

این که در رومیان ۱۱:۹-۱۶ سخن از نجات است و نه فقط برکاتِ زمینی یا خدمت – [هم باب ۸ و باب ۹]، شواهد داخلی در خودِ آن بخش و همچنین بعلاوه استدلال های منطقی نشان داده شده است.


در کانتکست پیشین [باب ۸] تصویر بعدی را می بینیم. کل بابِ هشتم برروی نجات تمرکز دارد. آنجا گفته می شود که «اکنون برای آنان که در مسیحْ عیسی هستند، دیگر هیچ محکومیتی نیست» (رومیان ۱:۸). این نتیجه ایمان به انجیل است که پولس در هفت باب اول این رسـاله توضیح می دهد و البته که این مربوط به نجات است. در ادامه باب هشتم از عادل شمرده شدگی (۴:۸، ۳۰)، از متعلق بودن به مسیح (۹:۸)، درباره حیاتِ روح خدا در ما و رستاخیز بدنهای ما (۱۱:۸)، از فرزندخواندگی ما توسط خداوند (۱۴:۸-۱۶) و وارثان آسمانی آینده (۱۷:۸) در مورد جلال ما در آسمان (۱۷:۸-۱۸، ۳۰) ، در مورد امید به نجات (۲۴:۸) و در مورد به شباهت عیسی درآمدن (۲۹:۸). سخن می گوید. بدون شک همه این جنبه ها مربوط به نجات روحانی و ابدی است و نه به برکاتِ زمینی یا خدمات زمینی.


آغاز باب ۹ نیز از نجات سخن می گوید. پولس با این کلمات فصل جدیدی را باز می کند:


«در مسیح راست می‌گویم... که در قلب خود دردی جانکاه و اندوهی همیشگی دارم: زیرا آرزو می‌داشتم خود در راه برادرانم، یعنی آنان که همنژاد مَنَند، ملعون شوم و از مسیح محروم گردم...» (۱:۹-۳).


پولس رسول درباره قوم اسرائیل می نویسد که مسیح خود را نپذیرفتند. با پشت کردن به عیسی مسیح، آنها نه فقط برکاتِ زمینی و یا خدمت خود را از دست دادند، آنها فرصتِ نجات را نیز از دست دادند، برای اینکه


«هر که به او ایمان دارد محکوم نمی‌شود، امّا هر که به او ایمان ندارد، هم‌اینک محکوم شده است، زیرا به نام پسر یگانۀ خدا ایمان نیاورده است» (یوحنا ۱۸:۳).


به همین دلیل است که پولس به عنوان جایگزینی برای سرنوشت قوم اسرائیل، رفاه زمینی خود را – برای قربانی شدن - پیشنهاد نمی دهد بلکه سرنوشت جاودانه خود را: «... زیرا آرزو می‌داشتم خود در راه برادرانم، یعنی آنان که همنژاد مَنَند، ملعون شوم و از مسیح محروم گردم...» (رومیان ۳:۹). اگر فقط موضوع رفاه، برکات یا خدماتِ زمینی برای هموطنانش بود، او به سختی طرف دیگر قیاسش، ملعون شدن از نجات گرانبهایش را قرار می داد. همانطور که توماس شراینر می نویسد «...در باب های ۹ تا۱۱ رساله به رومیان، پولس فقط نگران این نیست که اسرائیل نعمت های موقتی خود را از دست داده یا اینکه سرنوشت تاریخی آنگونه که انتظار می رفت به نتیجه نرسید. در رومیان ۹ - ۱۱ پولس درباره مسئله اسرائیل [در نقشه ی خداوند] رنج می کشد؛ زیرا بسیاری از مردم او نجات نمی یابند»۴.


رومیان ۸:۹ همچنین نشان می دهد كه منظور پولس نجات است و نه خدمت زمینی: «...فرزندان جسمانی نیستند که فرزند خدایند، بلکه فرزندان وعده نسل ابراهیم شمرده می‌شوند». رسول اشاره می کند که همه فرزندان ابراهیم فرزندان وعده نبودند بلکه فقط یک نفر - اسحاق بود. با این کار او این احتمال را پیش می کشد که حتی هم اکنون فرزندان جسمی ابراهیم ممکن است فرزندانِ خدا نباشند. این عبارت «فرزندانِ خدا» به نجات روحانی اشاره دارد.

علاوه بر این در رومیان ۱۱:۹-۱۶ سخن از نجات است که در متن بعدی به آن اشاره می شود. در ادامه باب نهم، پولس رسول موضوع را تغییر نمی دهد، تغییرات شدیدی ایجاد نمی کند و بخش جدیدی را شروع نمی کند. او به پاسخ دادن به همان مشكلی كه در ابتدای باب بیان كرد ادامه می دهد: چرا یهودیان مسیح را نپذیرفتند. در آیه ۱۸ او از رحمت و سختدلی می نویسد: «خدا بر هر که بخواهد رحم می‌کند و هر که را بخواهد سختدل می‌سازد».نقطه مقابل رحم در این آیه عدم وجود برکاتِ زمینی نیست بلکه سختدلی – نافرمانی از سخنان خداوند است (همانطور که در مثال فرعون مشاهده می شود).


در آیات ۲۲-۲۳ پولس درباره از دو سرنوشت متناقض مردم می گوید: «... ظروفِ مورد غضب را که برای هلاکت آماده شده‌اند با بردباری بسیار تحمل کند، تا بتواند عظمت جلال خود را بر ظروفِ مورد رحمت معلوم گرداند، ظروفی که آنان را پیشاپیش برای جلال آماده کرده است...» البته "غضب" و "مرگ" – این عدم وجود نعمت های زمینی و دشواری های انجام امور زمینی نیست. دقیقا همینطور «جلال» – کامیابی زمینی نیست بلکه سرنوشتی ست ابدی.

در آیه ۲۵ پولس می گوید که خداوند امت ها (قوم های بت پرست) (مقایسه کنید ۲۴:۹) را به عنوان قوم خود می پذیرد: «...آنان را که قوم من نبودند،”قوم خویش“ خواهم خواند، و او را که دوست نداشتم را، ”محبوب خویش“ خواهم نامید». پذیرش بت پرستان (امتها) به عنوان قوم خداوند ارتباطی به برکاتِ زمینی ندارد بلکه مربوط به نجات است. همچنین در آیه ۲۶ در مورد فرزندخواندگی امتها گفته شده است:

و نیز چنین خواهد شد که در جایی که به ایشان گفته شد: ”شما قوم من نیستید“، در همان جا ’پسران خدای زنده‘ خوانده خواهند شد». مفهوم فرزندخواندگی هر کسی توسط خداوند بصورت جدایی ناپذیری در کتاب مقدس با نجات مرتبط است. امتها به خاطر برکاتِ زمینی به فرزندی قبول نشده بودند بلکه تا امید نجات را با قوم اسرائیل تقسیم کنند.

سرانجام آیه ۲۷-م نجات معنوی ذکر می کند: «و اِشعیا دربارۀ قوم اسرائیل ندا درمی‌دهد که: «حتی اگر شمار بنی‌اسرائیل مانند شنهای دریا باشد، تنها باقیماندگانی از ایشان نجات خواهند یافت...» اینجا به طور مستقیم از نجات صحبت می کند. بنابراین متن بعدی به وضوح نشان می دهد که سخن فقط از نعمت های زمینی یا خدمت نیست بلکه درباره نجات معنوی است.


در رومیان ۱۱:۹-۱۶ صحبت درباره نجات است و کل این پاراگراف به آن مرتبط می باشد. بویژه اصطلاحات آیه ۱۲ مضمون نجات را ارائه می دهد چرا که پولس در هیچ متن دیگری از عبارت «نه از راه اعمال» به مفهومی «غیر نجات شناسی» استفاده نمی کند۵. برای مقایسه نگاه کنید: رومیان ۲۰:۳، ۲۷-۲۸؛ ۲:۴، ۶؛ ۳۱:۹-۳۲؛ ۶:۱۱؛ غلاطیان ۱۶:۲؛ ۲:۳، ۵، ۱۰، افسسیان ۹:۲؛ ۲ تیموتائوس ۹:۱؛ تیتوس ۵:۳. اهمیت این عبارت برای الهیات پولس و اثبات استفاده از آن در رساله های وی به معنای نجات شناسی در این عبارت است.

بعلاوه در آیه ۱۵ پولس درباره رحم می نویسد: «زیرا به موسی می‌گوید: رحم خواهم کرد بر هر که نسبت به او رحیم هستم؛ و شفقت خواهم کرد بر هر که نسبت به او شفقت دارم». رحم (از فعل یونانی evlee,w) در کلیت این باب به معنای نجات از هلاکت و ورود به جلال ابدی است. بطور خاص همین کلمه در چندین آیه زیر استفاده شده است: «تا بتواند عظمت جلال خود را بر ظروفِ مورد رحمت [evle,ouj] معلوم گرداند، ظروفی که آنان را پیشاپیش برای جلال آماده کرده است؟ این ظروفِ مورد رحمت، ما را نیز که از سوی او فرا خوانده شده‌ایم، شامل می‌شود، نه تنها از یهودیان، بلکه از غیریهودیان نیز» (۲۳:۹-۲۴). ظروف مورد رحمت مخالف ظروف مورد غضب که برای هلاکت آماده شده اند قرار می گیرند (مقایسه کنید با آیه ۲۲). ظروف رحمت، همانطور که در اینجا گفته می شود «برای جلال آماده شده اند» که در نامه به رومیان مربوط به جلال آسمانی آینده می شود (مقایسه کنید با رومیان ۲:۷، ۱۰؛ ۵:۲؛ ۱۸-۱۷:۸، ۲۱، ۳۰؛ ۹:۴؛ ۱۵:۷). از این آیات مشخص می شود که منظور از رحم، نجات روحانی است و فقط به برکات یا مسایلِ زمینی اشاره ندارد.


همانطور که در رومیان ۱۱:۹-۱۶ سخن از نجات می شود از استدلال های منطقی دیگری نیز گفته می شود.قبل از همه توجه داشته باشیم كه پولس با دو منبع بالقوه گزینش مقابله می کند. در آیه ۱۱-۱۲ می گوید: «...برای اینکه مقصود خدا در انتخاب استوار بماند، نه از راه اعمال، بلکه به واسطۀ او (خدا) که انسان را فرا می‌خوانَد» عبارت «نه از ... بلکه به ...» حاکی از تضاد است. بر اساس منطق پولس رسول امکان دو منبع یا سرچشمه برای گزینش وجود دارد: اعمال انسان و خواست کسی که فراخوانده (دعوت کننده)؛ و این دو منبع به بصورت متقابل از همدیگر جداسازی می شوند: «نه از ... بلکه به ...» اگر گزینش از اعمال انسان است، پس آن دیگر خواست دعوت کننده نیست، یعنی از تصمیم آزاد خداوند نمی باشد؛ و بالعکس، اگر انتخاب بواسطه خواست دعوت کننده باشد (یعنی خدا) پس دراینصورت گزینش «نه از راه اعمال» است.


دقیقا به همین صورت در آیه ۱۶ پولس می گوید: «بنابرین... به خواست یا تلاش انسان بستگی ندارد، بلکه به خدایی بستگی دارد که رحم می کند». در اینجا دوباره تضاد بین دو منبع بالقوه منتخب دیده می شود: «نه از ... بلکه به ...». منبع اول انتخاب «خواست و تلاشِ» انسان و دومی "خدایی که رحم می کند" است و این منابع دوباره متقابلاً یکدیگر را رد می کنند: "نه از ... بلکه از ...". اگر بین دلایل انتخاب، خواست یا تلاش انسان ظاهر شود، بنابراین انتخاب «به خدایی بستگی ندارد که رحم می کند» و برعکس، اگر انتخاب «به خدایی بستگی دارد که رحم می کند» دراینصورت «به خواست یا تلاش انسان بستگی ندارد».

همچنین یادآوری می کنم که بیان آیات ۱۱ و ۱۲ از یک طرف و آیه ۱۶ از طرف دیگر مشابه یکدیگرند. در حقیقت پولس همین حرف را دو بار اما با کلمات مختلف می گوید. او دلیل روحانیِ انتخاب را با این کلمات مشخص می کند: «به واسطۀ او که انسان را فرا می‌خوانَد» (آیه۱۲) و «به خدایی بستگی دارد که رحم می کند» (آیه۱۶). به عبارت دیگر مبنای گزینش از سوی خدا - فراخواندنِ او و رحمت اوست. او دلیل انتخاب از نظر انسان را با این کلمات مشخص می کند: «از اعمال» (آیه۱۲) و «به خواست» و «به تلاش» (ص۱۶). یعنی از نقطه نظر انسان دلیل گزینش – اعمالش محسوب است، خواست یا تلاشهای او۷. پولس رسول اهمیتی به خواست انسان و اعمال او نمی دهد. برای او، اعمال انسان و خواسته های او همان پایه و اساس انسانی است. این پایه و اساس را پولس رد می کند: "نه از اعمال" و "نه از خواسته".


با گفتن «نه از ... بلکه از ...» پولس گزینه سومی را باقی نمی گذارد. او نمی گوید «از اعمال، و از دعوت کننده». چنین گزینه ی «میانی» غیرممکن است، زیرا همانطور که خودِ رسول بعداً توضیح می دهد: «اگر از راه فیض باشد، دیگر بر پایۀ اعمال نیست؛ وگرنه فیض دیگر فیض نیست. امّا اگر از راه اعمال باشد، دیگر بر پایۀ فیض نیست؛ وگرنه عمل دیگر عمل نیست» (رومیان ۶:۱۱). انتخاب بواسطه ی اعمال انسان و اراده ی خداوند متقابلاً یکدیگر را رد می کنند. همینطور خواسته انسان و رحم خداوند متقابلاً یکدیگر را رد می کنند – به عنوان پایه و اساس گزینش یا برگزیدگی انسان.

حالا بفرض این استدلال شباهت با انتخاب یعقوب و رد عیسو را بپذیریم، که منظور پولس انتخاب نعمتهای زمینی یا خدمت است. فرض کنید او می خواهد تأکید کند که تصمیم درمورد دریافت برکاتِ‌ زمینی « ...به خواست یا تلاش انسان بستگی ندارد، بلکه به خدایی بستگی دارد که رحم می کند» (آیه ۱۶)، «... نه از راه اعمال، بلکه به واسطۀ او که انسان را فرا می‌خوانَد ...» (آیه ۱۲). حتی اگر اینگونه بود ، پس مفهوم متضاد بودن گزینش زمینی و گزینش آسمانی در چیست؟ به عبارت دیگر، چگونه می توان ادعا كرد كه انتخاب نعمت های زمینی – «به خواست یا تلاش انسان بستگی ندارد، بلکه به خدایی بستگی دارد که رحم می کند»، پس چگونه انتخاب برای نجات آسمانی به خواست و تلاش انسان بستگی دارد و نه به خدای رحیم؟ پس اگر اینگونه بگوییم که برکات زمینی «نه از راه اعمال، بلکه به واسطۀ دعوت کننده می باشد»؛ بنابراین چگونه می توان گفت که – نجات از طریق اعمال است و نه بخاطر دعوت کننده؟


به نظر ما، این فرض كه پولس از برکت و خدمت زمینی سخن می گوید، نه تنها متناقض با متن است بلكه با منطق پولسی نیز همخوانی ندارد. بنابراین به وضوح می دانیم که در رومیان ۱۱:۹-۱۶ دقیقا سخن درباره «نجات» می باشد.

اما اینجا در مورد چه نوع انتخابی برای نجات حرف می زند: درمورد انتخاب همه ی مردم یا بعضی از افراد؟ به عبارت دیگر، ماهیت این انتخاب چیست: جمعی یا شخصی؟ در رابطه با آنچه در اینجا در مورد برگزیدگی بلاشرط گفته می شود مجموعاً هفت استدلال را می توانیم نام ببریم.

۱) در این که اینجا بعید است سخن از مردم باشد؛ اولاً متن قبلی نشان می دهد که پولس ایمان نداشتن مردم اسرائیل را به شرح زیر توضیح می دهد: «... زیرا همۀ کسانی که از قوم اسرائیل‌اند، براستی اسرائیلی نیستند...» (رومیان ۶:۹). مشکلِ عدم ایمانِ اکثریتِ قوم، سایه ای بر وعده های خداوند انداخت: واقعاً کلام خدا برآورده نشده است؟ برای شروع پاسخ به این سؤال، پولس بلافاصله از سطح نژادیِ قوم خارج می شود و به سطح فردی می رود: «... مقصود این نیست که کلام خدا به انجام نرسیده است، زیرا همۀ کسانی که از قوم اسرائیل‌اند، براستی اسرائیلی نیستند...». با گفتن اینكه انتساب به انتخاب بر مبنای قومیت و نژاد تعیین نمی شود پولس بلافاصله این امکان را با تفسیر آیات بعدی از بین می برد.

علاوه بر این، تفسیرِ«شخصی» از این متن نقش اساسی در استدلال پولس رسول دارد. همانطور که داگلاس موو پروفسور و مفسر معروفِ عهد جدید توضیح می دهد،

پولس باید توضیح دهد كه چرا برخی از اسرائیلی ها كه در زمان او زندگی می كردند نجات یافتند چرا پس عده ای دیگر نجات نیافتند (ص ۳-۵)؛ او باید اظهارات خود را ثابت كند كه فقط برخی «از قوم اسرائیل[1]» اسرائیلیِ حقیقی محسوب می شوند (ص۶۶). گفتگو در مورد نقش هایی که ... مردم در تاریخ کتاب مقدس بازی می کنند فقط به ماهیت سؤالی که پولس باید به آن پاسخ دهد ارتباط ندارد۸.

۲) دوم اینکه، به ماهیتِ عملکردِ برگزیدگی بصورت ضمیر و اسم مفرد اشاره می شود که به وفور در این قسمت از متن به ویژه در آیات ۱۵ تا ۱۸ استفاده شده. پولس در آیه ۱۵ می نویسد: «زیرا به موسی می‌گوید: رحم خواهم کرد بر هر که نسبت به او رحیم هستم؛ و شفقت خواهم کرد بر هر که نسبت به او شفقت دارم». هر دو ضمیر «... بر هر که... » در اصل مفرد هستند که به نفع برگزیدگی بلاشرط دلالت می کند. همین امر در مورد ضمیر «... بر هر که... » در آیه ۱۸ نیز صدق می کند: «پس خدا بر هر که بخواهد رحم می‌کند و هر که را بخواهد سختدل می‌سازد». در همه این موارد برای وضوح بیشتر می توان گفت: «کسی که» (بر خلاف «کسانی که»). در آیه ۱۶ وجه وصفی ، «خواست» و «تلاش» نیز بصورت مفرد قرار دارند. اگر منظور پولس رسول انتخاب عامه ی مردم بود پس می توان انتظار داشت كه از ضمایر جمع استفاده كند: «هر کسانی که بخواهد رحم می‌کند...». او همچنین می توانست صفت مفعولی را بصورت جمع قرار دهد: «...نه به خواست کسانی...نه به تلاش کسانی...». متوجه می شویم که استفاده از جمع در چنین مواردی برگزیدگی بلاشرط را منتفی نمی کند چنانچه درباره همه منتخبان می توان تجمعی گفت (این را بطور مثال می توان دید: وقتی پولس در آیه ۲۳ بصورت جمع درباره «ظروفِ مورد رحمت» صحبت می کند). اما احتمال استفاده از مفرد با این ایده که سخن فقط در مورد انتخاب دسته جمعی است مغایرت دارد.

۳) سوماً نمونه فرعون در آیه ۱۷ به برگزیدگی بلاشرط اشاره دارد. «زیرا کتاب به فرعون می‌گوید: «تو را به همین منظور به پا داشتم تا قدرت خود را در تو ظاهر سازم، و تا نامم در سراسر جهان اعلام گردد». طرفداران انتخاب دسته جمعی یا گزینش عام خداوند، تفسیر خود را بر این مبنا قرار می دهند که یعقوب و عیسو در پیدایش ۲۳:۲۵ به عنوان سرانِ قوم نام برده می شوند. اما حتی با فرض اینکه یعقوب و عیسو می توانند نماد ملتها باشند نمونه فرعون به وضوح در تئوری قومی و نژادی نمی گنجد. عاقبت فرعون هیچ جا در كتاب مقدس با همه ی کشورِ مصر یکی نمی شود. کتاب مقدس درباره سخت شدن یک انسان بصورت مجزاء سخن می گوید: «چون به مصر بازگشتی، آگاه باش که همۀ علاماتی را که من قدرت انجامشان را به تو بخشیدم، در حضور فرعون به ظهور آوری. با این حال، من دل او را سخت خواهم کرد تا قوم را رها نکند» (خروج ۲۱:۴). حتی گمان نمی رود که حرفهای خود پولس در رومیان ۱۷:۹ را بتوان به همه مردم نسبت داد. «...تو را به ... منظور به پا داشتم...» این بدان معنی است که خداوند همین فرعون را بر مصر گمارده و نه هیچ کس دیگر که دل رحم تر است. مطابق با ملت این عبارت معنایی نداشت زیرا که معنای آن ممکن بود باشد: «به همین دلیل من مصر را قرار دادم...؟» اگر در رابطه با انسان بصورت جداگانه عبارت « تو را به همین منظور به پا داشتم» مفهوم باشد پس در رابطه با مردم معنای آن قابل تردید است.باز هم ضمایر «تو را» و «در تو» در این آیه بصورت مفرد قرار دارند.

۴) چهارم، در ماهیتِ عملکردِ برگزیدگی، این انتخاب با آماده سازیِ ظروف در آیات ۲۰تا۲۴ مقایسه و اشاره شده است. واقعیت این است که شباهت با ظروف، که برخی از آنها برای هلاکت و برخی دیگر برای جلال آماده شده اند درباره انتخاب مردم به درستی و دقیق در تئوری قرار نمی گیرد. پولس می نویسد: «... اگر خدا با اینکه می‌خواهد غضب خود را نشان دهد و قدرت خویش را نمایان سازد، ظروفِ مورد غضب را که برای هلاکت آماده شده‌اند با بردباری بسیار تحمل کند، تا بتواند عظمت جلال خود را بر ظروفِ مورد رحمت معلوم گرداند، ظروفی که آنان را پیشاپیش برای جلال آماده کرده است...» (آیات ۲۲-۲۳). بسیار دشوار بود تا باور کرد که برخی از مردم برای جهنم و برخی دیگر برای جلال آسمانی تعیین شده اند. ایده ی نجات قومی یا ملتِ یک کشوری خاص با کلام مقدس همخوانی ندارد. در هر قومی فقط «عادل شمرده شدگان به ایمان زنده خواهند ماند» (مقایسه کنید رومیان ۱۷:۱).حتی در بین مردم اسرائیل ، (... مرد نیکو به وسیله ی ایمان خواهد زیست...).


۵) پنجم، درباره برگزیدگی بلاشرط با اشاره به آنهایی که در داخل قوم اسرائیل نجات یافتند در آیات ۲۷ تا ۲۹ می گوید. پولس به سخنان انبیای عهد عتیق استناد می کند: «و اِشعیا دربارۀ قوم اسرائیل ندا در می‌دهد که: «حتی اگر شمار بنی‌اسرائیل مانند شنهای دریا باشد، تنها باقیماندگانی از ایشان نجات خواهند یافت...» (آیه ۲۷).این حرفها از اشعیا ۲۱:۱۰-۲۳ گرفته شده است که گفته شده: «و باقیماندگانی، یعنی باقیماندگان یعقوب، به سوی خدای قدیر بازگشت خواهند کرد. زیرا هرچند قوم تو، ای اسرائیل، مانند شنهای دریا باشند، تنها باقیماندگانی از ایشان بازگشت خواهند کرد. هلاکت مقدر است و به عدالت جاری خواهد گردید. زیرا خداوندگار، خداوندِ لشکرها، به‌طور نهایی و قطعی در میان تمامی زمین عمل خواهد کرد». با استناد به این نقل قول، پولس همچنان به سؤال آیه ۶ پاسخ می دهد. اگر اکثریت بنی اسرائیل مسیح را نپذیرفتند آیا واقعاً کلام خدا برآورده نشده است؟ پولس جواب می دهد – برآورده شده است زیرا طبق اراده ی خداوند که توسط انبیا نازل شده است، فقط باقیماندگانی در داخل بنی اسرائیل نجات خواهد یافت. در مورد همان باقیماندگان – یعنی بذر نیکو– در داخل مردم، پولس در نقل دیگری از اشعیا در آیه ۲۹-م می گوید: و[2] همانطور که اشعیا پیش بینی کرد: «و چنانکه اِشعیا پیشگویی کرده است:«اگر خداوندِ لشکرها نسلی برای‌مان باقی نمی‌گذاشت، مانند سُدوم می‌شدیم». این واقعیت که پولس به نجات گروه نسبتاً کوچکی از مردم داخل قوم اسرائیل اشاره دارد، که منظور او انتخاب فرد و نه گروه های نژادی است را به وضوح نشان می دهد.


۶) ششم، ماهیت فردی انتخاب با اشاره به مسئولیت فردی در آیه ۳۳ گواهی می دهد. اینجا پولس می نویسد (به نقل از اشعیا ۱۶:۲۸): «هر آن که بر او توکل کند، سرافکنده نشود». کلمات «هر آن که بر او توکل کند» (یونانی o` pisteu,wn evp ` auvtw’/|) به سختی می توان برای مردم استفاده کرد. این نکته حائز اهمیت است که صفت مفعولی «توکل کند» مفرد است. همچنین در جاهای دیگر کتاب مقدس به روشنی گفته می شود که ایمان به مسیح مسئولیت شخصی انسان است. نباید باور کرد که درباره همه در یک جمع منظور گروهی و کلی است. اگر در زمانهای آخر اسرائیل به خدا بازگشت کند و این یک نجات شخصی نخواهد بود بلکه قوم اسرائیل نجات پیدا خواهند کرد.

پطروس همین آیه را نقل می کند و مجددا تکرار می کند این درباره قوم ها نیست بلکه در مورد ایمانداران می باشد: «زیرا در کتب مقدّس آمده است که:‏ «اینک در صَهیون سنگی می‌نهم، سنگ زاویۀ برگزیده و گرانبها؛ آن که بر او توکّل کند سرافکنده نگردد». این سنگ برای شما که ایمان آورده‌اید، گرانبهاست؛ امّا آنان را که ایمان نیاورده‌اند، «سنگی که معماران رد کردند مهمترین سنگ بنا شده است»، و نیز، «سنگی که سبب لغزش شود، و صخره‌ای که موجب سقوط گردد». اینان می‌لغزند چون کلام را فرمان نمی‌برند، که این بر ایشان مقدّر گشته است» (اول پطروس ۶:۲-۸). بنابراین عبارت «آن که بر او توکل کند» در رومیان ۳۳:۹ بر مسئولیت فردی تأکید دارد و بدین معناست که به ماهیت عملکرد برگزیدگی اشاره می کند.


۷) هفتم، امکان تفسیر فردی نامهای یعقوب و عیسو در رومیان ۱۳:۹، پولس رسول با استفاده از نمونه های قدیمی در جای دیگر نامه خود تأیید می شود. در اینجا منظور فقط عیسو و یعقوب نیست و فقط به شخص آنها اشاره ندارد. اساساً این به عنوان پاسخی به استدلال اصلی طرفداران تفسیر «دسته جمعی» (قومی) در این متن بکار می رود. همانطور که در بالا ذکر شد طرفداران تفسیر همگانی اشاره می کنند به این که پولس در آیه ۱۲-م پیدایش ۲۳:۲۵ را نقل می کند جای که گفته می شود: «خداوند به او گفت: دو قوم در رَحِم تو هستند و دو ملت از بطن تو جدا خواهند شد؛ یکی نیرومندتر از دیگری خواهد بود، و بزرگ کوچک را خدمت خواهد کرد». در پاسخ به این باید توجه داشت كه پولس بارها از نمونه های عهد عتیق استفاده می كند متفاوت از آنچه که در متن اصلی خود به نظر می رسیدند. به عنوان مثال، در غلاطیان او به دو پسر اشاره می کند ابراهیم دو پسر داشت، یکی از کنیز و دیگری از زنی آزاد (غلاطیان ۲۲:۴). تکیه بر این واقعه تاریخی، پولس آن را به استعاره تبدیل می کند که به گفته اکثر مفسران هیچ پایه و اساسی در متن اصلی عهد عتیق ندارد: «...هاجَر کوه سیناست، در عربستان، و بر شهر اورشلیم کنونی انطباق دارد، زیرا با فرزندانش در بندگی به سر می‌بَرد. امّا اورشلیمِ بالا آزاد است، که مادر همۀ ماست» (غلاطیان ۲۵:۴-۲۶). در این مورد پولس متن عهد عتیق را تفسیر نمی کند بلکه فقط از آن به عنوان قیاس برای مفهومی که در نظر خود دارد استفاده می کند.


به همین ترتیب ، در اول قرنتیان ۲:۱۰-۴، با انحراف از متن اولیه آنها، پولس مثالهای عهد عتیق را آزادانه استفاده می کند: «...آنان همه در ابر و در دریا در پیوند با موسی تعمید یافتند، ۳ و همه همان خوراک روحانی را خوردند ۴ و همان آشامیدنی روحانی را نوشیدند؛ زیرا از آن صخرۀ روحانی می‌نوشیدند که از پِی می‌آمد، و آن صخره مسیح بود». بنابراین در این مورد با یعقوب و عیسو: مهم نیست که متن اولیه ی عهد عتیق چه بود، پولس به خوبی می توانست این نمونه را برای نجات فردی بکار ببرد. در هر صورت این عمل و روش او در سایر نامه ها مطابقت دارد. از استدلالهای قبلی بدیهی است كه پولس رسول دقیقا این كار را انجام می دهد.

بنابراین به نظر ما رومیان ۱۱:۹-۱۶ درمورد برگزیدگی بلاشرط برای نجات می گوید. آنچه که دقیقاً در این مورد گفته می شود فراتر از جستار کوچک ما است.


از آنجا که این مقاله باب کتاب است هیچ پاورقی برای جلوگیری از سرقت ادبی وجود نخواهد داشت. برای تمامی سوالات به نویسنده پروکوپینکو آ. مراجعه کنید.

- نویسنده آلکس پروکوپینکو

شبان کلیسای تعمیدی «تحول روحانی»

شهر سامارا – روسیه

ترجمه در خدمت «چهره به چهره»

[1]برخی از قوم اسرائیل [2]این علامت بسته نشده


0 comments

Comments


facebook.png
twitter.png
mail.png
whatsapp.png
telegram.png
bottom of page